کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
morticed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
morticed
دیکشنری
مرطوب
فعل
mortise, dovetail, couple, accompany, assemble, mortice
جفت کردن
mortise, mortice
باکام محکم کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
morticed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرطوب، جفت کردن، باکام محکم کردن
-
واژههای مشابه
-
morticer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
morticer
-
morticing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مورتیزینگ، جفت کردن، باکام محکم کردن
-
mortice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرتب کردن، جای زبانه، مادگی زبانه، کام، جفت کردن، باکام محکم کردن