کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
modify پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
modify
/ˈmädəˌfī/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
modify
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تغییر، اصلاح کردن، تغییر دادن، تعدیل کردن، پیراستن
-
واژههای مشابه
-
modifiable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تغییر است، قابل اصلاح و تعدیل
-
modifies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاح می کند، اصلاح کردن، تغییر دادن، تعدیل کردن، پیراستن
-
modifiably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تغییر است
-
modifiers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاح کننده ها، تعدیل کننده، پیراینده
-
modifiableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاحیه
-
modifier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصلاح کننده، تعدیل کننده، پیراینده
-
modified starch
نشاستۀ اصلاحشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نشاستهای که برای بهبود عملکرد آن بهعنوان یکی از اجزای مادۀ غذایی ازطریق واکنشهای شیمیایی در آن تغییر پدید آمده باشد
-
modified aircraft
هواگَرد بهینهشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هواگَردی که برای ارتقای کیفی بهینهسازی شده است
-
network modifier
دگرگونساز شبکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] هریک از اکسیدهایی که از اجزای اصلی تشکیلدهندۀ شیشه نیستند
-
herbicide modifier
بهبوددهندۀ علفکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی برای بهبود اثر علفکُش
-
modified diet
رژیم تعدیلیافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی که در آن مقدار یک یا چند مادۀ مغذی را با مقاصد درمانی تغییر میدهند
-
modifier gene
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژن اصلاح کننده
-
modified whey
آبپنیر تغییریافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] محصولی که با کاهش املاح معدنی و لاکتوز از آبپنیر به دست میآید