کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
moat پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
moat
/mōt/
دیکشنری
خندق
اسم
ditch, trench, moat, hole, pit, fosse
خندق
levee, dyke, dike, bulwark, weir, moat
خاکریز
فعل
entrench, intrench, moat
خندق کندن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
moat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خندق، خاکریز، خندق کندن
-
واژههای مشابه
-
moats
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشت ها، خندق، خاکریز
-
moating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
moating
-
moated site
محوطۀ خندقدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هریک از محوطههای مربوط به بعد از دوران پیشازتاریخ که با خندق محصور شده بودند