کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
missing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
missing
/ˈmisiNG/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
missing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گم شده، مفقودالاثر، گم، مفقود، فاقد، نا پیدا
-
واژههای مشابه
-
miss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از دست دادن، دوشیزه، خطا، گم کردن، خطا کردن، نداشتن، اشتباه کردن، فاقد بودن، احساس فقدان چیزی را کردن
-
missed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از دست رفته، از دست دادن، گم کردن، خطا کردن، نداشتن، اشتباه کردن، فاقد بودن، احساس فقدان چیزی را کردن
-
misses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از دست رفته، دوشیزه، خطا، از دست دادن، گم کردن، خطا کردن، نداشتن، اشتباه کردن، فاقد بودن، احساس فقدان چیزی را کردن
-
missing mass
جرم ناپیدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بخشی از مادۀ باریونی موجود در ساختارهای کیهانی که تاکنون رؤیت نشده است
-
missed approach
تقرب ناتمام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تقربی که به هر دلیل، نظیر کم بودن دید یا سرعت زیاد هواگَرد یا اشغال بودن باند، به فرود هواگَرد منجر نشود
-
hit-or-miss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه یا دست، برحسب تصادف، اتفاقا، تصادفا
-
near miss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیک به دست
-
missing link
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند گم شده، حلقه مفقوده
-
missing in action, MIA
مفقودالاثر جنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فردی که در میدان رزم، و نه در اقدامات تروریستی، به دلایل نامشخص مفقود شود یا محل او نامعلوم باشد متـ . مفقودالاثر
-
missing contact analysis
تحلیل اتصال گمشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] روشی برای شنـاسایی بـرهـمکنـشهـایی ویژۀ دنـا ـ پروتـئین (DNA-protein) ازطریق تغییر نشانی جایگاه بر روی دِنا پیش از اتصال پروتئین به آن