کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ministration پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ministration
/ˌminəˈstrāSHən/
دیکشنری
وزارتخانه
اسم
ministry, ministration
وزارت
service, favor, duty, office, ministration, merit
خدمت
office, management, handling, bureau, operation, ministration
اداره
preparation, procurement, provision, ministration, purveyance
تهیه
implement, enforcement, fulfillment, ministration, fulfilment
اجراء
worship, godliness, meditation, service, devoutness, ministration
عبادت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ministration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزارتخانه، وزارت، خدمت، اداره، تهیه، اجراء، عبادت
-
واژههای مشابه
-
ministrable
وزارتمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ویژگی نمایندۀ مجلسی که قابلیتهای شخصی و سیاسی لازم برای وزیر شدن را دارد
-
ministrants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزیران، خادم، خدمت کننده
-
ministrative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزارتخانه
-
ministrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزیر
-
ministrant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزیر امور خارجه، خادم، خدمت کننده
-
ministrator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزیر امور خارجه
-
ministrer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزیر