کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
miniatureness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
miniatureness
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
miniatureness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتور بودن
-
واژههای مشابه
-
miniaturizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتوری کردن، کوچک کردن، بصورت مینیاتور در اوردن
-
miniaturization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتور کردن، کوچک سازی، مینیاتورسازی
-
miniaturizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوچکتر می شود، کوچک کردن، بصورت مینیاتور در اوردن
-
miniatured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتوری
-
miniature
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتوری، مینیاتور، سرلوحه، نقاشی با تذهیب، کوچک، کوتاه
-
miniaturizations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتورها، کوچک سازی، مینیاتورسازی
-
miniatures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتورها، مینیاتور، سرلوحه، نقاشی با تذهیب
-
miniaturing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتوری
-
miniaturized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتوری، کوچک شده
-
miniaturize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینیاتوری کردن، کوچک کردن، بصورت مینیاتور در اوردن
-
miniature 2
نگارگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] ترسیم خُردنگارهها
-
miniature 1
خُردنگاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] نوعی نقاشی که معمولاً در مصورسازی کتابهای ادبی و حماسی و علمی به کار میرود
-
miniature pinscher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پینچر کوچک