کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
military governor پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
military governor
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
military governor
فرماندار نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فرماندهی که ریاست حکومت اشغالگران یا حکومت نظامیان را بر عهده دارد
-
military governor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرماندار نظامی
-
واژههای مشابه
-
militaries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتش
-
militariness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیروی نظامی
-
military 1
نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مربوط به نیروهای مسلح و تشکیلات مرتبط با آن
-
military map
نقشۀ نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که برای اهداف نظامی تهیه میشود
-
military 2
نیروهای مسلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افسران و کارکنان و نیروهای آموزشدیدۀ نظامی هر کشور
-
military posture
وضعیت نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نحوۀ آرایش و میزان توانمندی و آمادگی نیروی نظامی
-
military occupation
اشغال نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیتی که در آن سرزمینی تحت واپایش مؤثر نیروهای مسلح بیگانه است
-
military dictatorship
استبداد نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] حکومت استبدادی نظامیان که معمولاً بعد از کودتا برقرار میشود
-
military police
دژبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افسر یا سرباز ادارۀ دژبانی که بنا به ضرورت مسئولیتهای زیر به او سپرده میشود: پایش رفتار کارکنان، ترغیب کارکنان به رعایت مقررات نظامی، اجرای احکام و قوانین نظامی، پایش مقررات شدآمد، پیشگیری از وقوع جُرم، تحقیق، تهیۀ گزارش، جلب نظامیان ...
-
military rule
حکمرانی نظامیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نوعی حکمرانی که در آن عالیترین مقام کشور را فردی نظامی تصرف میکند
-
military government1
حکومت اشغالگران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] حکومتی موقت که یک نیروی نظامی خارجی در سرزمین تحت اشغالش ایجاد میکند
-
military government2
حکومت نظامیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] حاکمیت بر نهادهای حکومتی غیرنظامی توسط نظامیان معمولاً در پی جنگ داخلی