کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
middle-ear deafness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
middle-ear deafness
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
middle-ear deafness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناشنوایی میانی گوش
-
واژههای مشابه
-
middle ear
گوش میانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← حفرۀ گوش میانی
-
middlings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدلینگ ها
-
middle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وسط، میانه، میان، مرکز، کمر، متوسط، میانی، وسطی، بطرف وسط
-
middleness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوسط بودن
-
middled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوسط
-
middling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوسط، وسط، جمله مشترک، اجناس مختلف از درجه متوسط، میان
-
alloplastic middle ear implant
کاشتینۀ همسازۀ گوش میانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] برسازهای از مواد بیاثر مانند پلاستیک یا سرامیک که در جراحی ترمیمی گوش میانی به کار میرود متـ . گوش میانی مصنوعی
-
EAR
نیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← نیاز میانگین برآوردی
-
ears
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش ها، گوش، خوشه، سنبله، شنوایی، دسته، غول، خوشهدار یا گوشدار شدن
-
ear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش، خوشه، سنبله، شنوایی، دسته، غول، خوشهدار یا گوشدار شدن
-
earrings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوشواره، حلقه، اویز
-
earing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوش دادن، خوشهدار یا گوشدار شدن
-
earfuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
earfuls، بازگوی خبر