کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
methods پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
methods
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
methods
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد و روش ها، روش، متد، شیوه، نوع، اسلوب، طریقه، طرز، رویه، سیاق، روند، عنوان، رسم، نحو، مسلک، منوال، راه، طریق، طور، سبک
-
واژههای مشابه
-
methodizer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متدیست
-
methodism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روش شناسی، پیروی از متد یا روش بخصوصی، مذهب ' متدیست '، فرقه مسیحی ' متدیست '
-
methodized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متد، متدیست کردن، اصولی شدن، در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن، دارای روش یا قاعدهای کردن
-
methodically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روشنائی
-
methodizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روش، متدیست کردن، اصولی شدن، در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن، دارای روش یا قاعدهای کردن
-
methodize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روش، متدیست کردن، اصولی شدن، در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن، دارای روش یا قاعدهای کردن
-
methodic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روششناسی، مرتب، از روی متد و روش
-
regeneration method, reproduction method
شیوۀ زادآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] یکی از شیوههای برش که در آن ردۀ سنی جدیدی به وجود میآید
-
distribution free method, nonparametric method
روش توزیعآزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] روشی آماری که به توزیع زمینهای (underlying distribution) جامعه بستگی ندارد
-
grazing method
شیوۀ چرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فن یا روش مدیریت چرا بهمنظور دستیابی به اهداف پیشبینیشده
-
mixture method
روش آمیزهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] روشی دومرحلهای برای تولید نمونههای تصادفی از یک توزیع آمیزهای (mixture distribution)
-
explorative method
روش اکتشافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] روشی برونگرایانه که در آن شناخت وضع موجود سرآغاز شناخت آینده است
-
electromagnetic method
روش الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] روشی که در آن میدانهای مغناطیسی یا الکترومغناطیسی ناشی از جریانهای مصنوعی تزریقشده به زمین اندازهگیری میشوند