کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
measurer پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
measurer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترجم
-
واژههای مشابه
-
measurers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گیرها
-
measured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گیری شده، شمرده
-
measurements
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گیری ها، اندازه گیری، سنجش، اندازه
-
measurably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل اندازه گیری است
-
measurableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گیری
-
measurability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گیری، قابلیت اندازه گیری
-
measuring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گیری، اندازه گرفتن، سنجیدن، پیمانه کردن، اندازه نشان دادن، اندازه داشتن، پیمودن، در امدن
-
measuration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گیری
-
measurement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گیری، سنجش، اندازه
-
measurement
اندازهگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تعیین مقدار کمیت ازطریق مقایسۀ آن با یکای استاندارد
-
measurable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل سنجش است، قابل اندازه گیری
-
measure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گرفتن، اندازه، اقدام، مقیاس، میزان، مقدار، پیمانه، واحد، تدبیر، حد، پایه، درجه، وزن شعر، بحر، سنجیدن، پیمانه کردن، اندازه نشان دادن، اندازه داشتن، پیمودن، در امدن
-
measures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معیارهای، اندازه، اقدام، مقیاس، میزان، مقدار، پیمانه، واحد، تدبیر، حد، پایه، درجه، وزن شعر، بحر، اندازه گرفتن، سنجیدن، پیمانه کردن، اندازه نشان دادن، اندازه داشتن، پیمودن، در امدن