کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
meadowed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
meadowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چمنزار
-
واژههای مشابه
-
meadow
چمنزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عرصهای که در آن علف یا یونجه میروید و بهعنوان چراگاه به کار میرود یا علوفۀ خشک از آن تهیه میشود
-
meadows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چمنزارها، علفزار، مرغزار، چمن زار، چمن، راغ
-
meadow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چمنزار، علفزار، مرغزار، چمن زار، چمن، راغ
-
meadower
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
alpine meadow
چمنزار آلپی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چمنزاری که پوشش گیاهی آن با شرایط مناطق مرتفع سازگار است
-
water meadow
چمنزار کرانرودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عرصهای علفی در نزدیک رودخانه که در معرض سیلاب قرار دارد
-
meadow steppe
سبزدشت چمنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی استپ اوراسیایی در مجاورت جنگلهای شمالی که پوشش غالب آن علفی است متـ . استپ چمنی
-
meadow salsify
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیب زمینی سرخ شده
-
meadow foxtail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علفزار چمنزار
-
meadow fescue
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علفزار فصائو، نوعی فستوک یا عکریش
-
meadow clary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چمنزار
-
meadow grass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علفزار چمن، علف چمنی
-
meadow spittlebug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
spittlebug علفزار