کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
maternal پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
maternal
/məˈtərnl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
maternal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادری، مادرانه، مادروار، امی، از مادری، وابسته به زایمان
-
واژههای مشابه
-
maternity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زایمان، مادری، زایشگاه
-
maternality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادر بودن
-
maternalized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادر شدن
-
maternities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادران، مادری، زایشگاه
-
maternal death
مرگ مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مرگ مادر بدون در نظر گرفتن علت آن در حین بارداری یا 42 روز پس از خاتمۀ بارداری
-
maternal inheritance
وراثت مادری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← وراثت برونهستهای
-
maternity barn
زایشگاه دام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] ساختمان مجزایی برای زایمان دامهای آبستن بهمنظور کاهش خطر عفونت و مشکلات حین زایمان
-
maternal dystocia
دُشزایی مادری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دشواری زایمان ناشی از اختلال ذاتی در مادر
-
maternal quality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیفیت مادری
-
maternity blues
اندوه زایمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← اندوه پسازایمان
-
maternity hospital
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیمارستان زایمان
-
maternity ward
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخش زایمان
-
maternal mortality rate
میزان مرگومیر مادران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تعداد مرگ مادران به علت بارداری بهازای هر صدهزار تولد زنده در یک سال اختـ . میزان م. م. MMR