کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
mashing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
mashing
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
mashing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن، خمیر کردن، لاس زدن، خرد کردن
-
واژههای مشابه
-
mashes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخلوط کردن، درهم و برهمی، خوراک همه چیز درهم، دلربایی، خمیر نرم، خمیر کردن، لاس زدن، خرد کردن
-
mash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخلوط کردن، درهم و برهمی، خوراک همه چیز درهم، دلربایی، خمیر نرم، خمیر کردن، لاس زدن، خرد کردن
-
mashed potato
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوره سیب زمینی، پوره
-
decoction mashing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوشاندن جوشانده
-
sour mash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترش ترش، غلات خیسانده برای تهیه مشروبات