کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
marshalled پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
marshalled
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
marshalled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
marshalled، مرتب کردن، به ترتیب نشان دادن، راهنمایی کردن با
-
واژههای مشابه
-
marshaller
راهبر زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فردی که خلبان هواگَرد را برای حرکت و توقف در نقطۀ خاصی از توقفگاه یا خط پرواز هدایت میکند
-
marshall
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارشال
-
marshals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارشال ها، مارشال، ارتشبد، کلانتر، سر دسته، مرتب کردن، به ترتیب نشان دادن، راهنمایی کردن با
-
marshaller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارچالر
-
marshalate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارشال
-
marshalment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارشال
-
marshal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارشال، ارتشبد، کلانتر، سر دسته، مرتب کردن، به ترتیب نشان دادن، راهنمایی کردن با
-
marshalling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارچینگ، مرتب کردن، به ترتیب نشان دادن، راهنمایی کردن با
-
marshaler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارشال
-
marshalls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارسالز
-
marshalling signal
نشانک راهبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] علائمی که راهبر زمینی با حرکات دست و برای راهنمایی خلبان هواگَردِ درحالحرکت بر روی زمین نشان میدهد
-
marshalling point
نقطۀ راهبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مکانی در فرودگاه که از آنجا هواگَرد تحت هدایت راهبر قرار میگیرد
-
Marshal Saxe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارشال ساکس