کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
maintain پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
maintain
/mānˈtān/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
maintain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حفظ، نگه داشتن، حفظ کردن، برقرار داشتن، ادامه دادن، ابقا کردن، حمایت کردن از، مدعی بودن، نگه داری کردن
-
واژههای مشابه
-
maintainability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابلیت نگهداری، نگهداشت پذیری
-
maintainable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل نگهداری، نگهداشت پذیر، قابل نگاهداری
-
maintained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهداری، نگه داشتن، حفظ کردن، برقرار داشتن، ادامه دادن، ابقا کردن، حمایت کردن از، مدعی بودن، نگه داری کردن
-
maintainment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهداری
-
maintainer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهدارنده، نگاه دارنده
-
maintaining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهداری، نگه داشتن، حفظ کردن، برقرار داشتن، ادامه دادن، ابقا کردن، حمایت کردن از، مدعی بودن، نگه داری کردن
-
maintains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حفظ می کند، نگه داشتن، حفظ کردن، برقرار داشتن، ادامه دادن، ابقا کردن، حمایت کردن از، مدعی بودن، نگه داری کردن
-
maintainableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهداری
-
maintainer line
رگۀ نگهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] رگهای که برای نگهداری و تکثیر رگۀ نرعقیم میانیاختهای به کار میرود و معمولاً میانیاختۀ طبیعی و دگرههای مغلوب در محل بازگردان باروری دارد