کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
lugging پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
lugging
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
lugging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواندن، کشیدن و بردن، بزور کشیدن، گنجانیدن
-
واژههای مشابه
-
lug
دنده 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] هریک از آجهای پهنی که در عرض رویه قرار دارند و توان کشانش تایر را افزایش میدهند
-
lugs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشکال، پس زدن دهنه اسب، گوشک، گوش پوش، اویزه، دیرک، تیر، ادم کله خر، کودن، قالب زدن، هر عضو جلو امده چیزی، کشیدن و بردن، بزور کشیدن، گنجانیدن
-
lug shape, lug pattern
نقش دندهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی نقش رویه که در آن شیارها ناپیوسته و عمود بر محیط تایر است
-
lug wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار چاقو
-
rib-lug shape, rib-lug pattern
نقش دندهنواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی نقش رویه که مرکب از نقش نواری و نقش دندهای است
-
relugging, band lugging
دندهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] روشی برای روکشکاری تایرهای راهسازی که در آن دندههای آماده را با دست بر روی سطح سابخوردۀ تایر نصب میکنند و سپس میپزند
-
rudder lug, rudder snug, gudgeon
پایۀ لولای سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] یکی از برجستگیهای تعبیهشده بر قاب سکان که به سکان امکان چرخش میدهد