کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
luggage پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
luggage
/ˈləgij/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
luggage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بار مسافر، توشه، بنه، جامه دان، بنه سفر، بار و بنهء مسافر، بارسفر
-
واژههای مشابه
-
luggages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرفه
-
luggage, baggage
توشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] باری که مسافر با خود به داخل هواپیما نمیبرد
-
luggage van
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وانت کامیون
-
hand luggage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چمدان دستی
-
accompanied luggage
بار همراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] باری که همراه با مسافر در یک پرواز حمل میشود
-
luggage compartment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محفظه کامیون
-
luggage carrier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حامل چمدان
-
left-luggage office
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفتر توالت چمدان
-
checked-in baggage, checked-in luggage
بار تحویلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، حملونقل ریلی] باری که با مسئولیت شرکت حملونقل به مقصد برده میشود