کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
lodge پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
lodge
/läj/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
lodge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم شدن، منزل، کلبه، خانه، انبار، جا، شعبه فراماسون ها، مسکن دادن، منزل دادن، پذیرایی کردن، گذاشتن، تسلیم کردن، قرار دادن، منزل کردن، بیتوته کردن، به لانه پناه بردن، ساکن کردن
-
واژههای مشابه
-
lodging
خوابیدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] خم شدن و خوابیدن اندامهای گیاهی براثر شرایط خاک یا آسیبدیدگی ریشه یا ویژگیهای ژنشناختی
-
lodgeful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک
-
lodged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم شد، مسکن دادن، منزل دادن، پذیرایی کردن، گذاشتن، تسلیم کردن، قرار دادن، منزل کردن، بیتوته کردن، به لانه پناه بردن، ساکن کردن
-
lodges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم می شود، منزل، کلبه، خانه، انبار، جا، شعبه فراماسون ها، مسکن دادن، منزل دادن، پذیرایی کردن، گذاشتن، تسلیم کردن، قرار دادن، منزل کردن، بیتوته کردن، به لانه پناه بردن، ساکن کردن
-
lodge in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در محل اقامت قرار دهید
-
lodging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسکن، محل سکونت، منزل، اطاق کرایهای
-
lodge hotel1
مهمانخانهکلبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مهمانخانهای با اتاقهایی در ساختمانهای مجزای چوبی یا روستایی متـ . هتلکلبه
-
lodge hotel2
مهمانخانۀ مجتمع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ساختمان اصلی یک مهمانخانۀ بزرگ در یک بوستان یا یک مجتمع ورزشی متـ . هتل مجتمع
-
root lodging
خوابیدگی ریشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] خوابیدگی گیاه در محل ریشه
-
stock lodging
خوابیدگی ساقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] خوابیدگی گیاه از ساقه یا بالای سطح خاک
-
ski lodge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکی تسلیم
-
hunting lodge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم شکار
-
lodging house
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهمانخانه، محل کرایه دادن اطاق، مسافرخانه