کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
litter-bearer پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
litter-bearer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حامل حامل
-
واژههای مشابه
-
littered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاکستری، زاییدن
-
litter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستر، تخت روان، کجاوه، زایمان، محمل، ریخته و پاشیده، اشغال، اشغال پاشیدن، زاییدن
-
litters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستر، تخت روان، کجاوه، زایمان، محمل، ریخته و پاشیده، اشغال، اشغال پاشیدن، زاییدن
-
litterers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیترترها
-
littering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشغال ریختن، زاییدن
-
bearer
ریلبند سوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلبندی چوبی یا بتنی که در سوزنها و تقاطعها ریل را نگه میدارد متـ . تراورس سوزن
-
bearers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حامل ها، حامل، در وجه حامل، درخت بارور
-
bearer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حامل، در وجه حامل، درخت بارور
-
litter, forest litter
لاشبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] لایۀ سطحی کف جنگل که در مرحلۀ پیشرفتۀ تجزیه قرار ندارد و معمولاً از انواع برگها ازجمله برگهای سوزنی و سرشاخهها و ساقهها و پوست درختان و میوههایی که بهتازگی فروافتاده تشکیل شده است
-
litter lout
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستگی دارد
-
Kitty Litter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زن سبک و جلف
-
litter basket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سبد بستر
-
litter-basket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستر سبد