کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
lineament پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
lineament
/ˈlin(ē)əmənt/
دیکشنری
خط مقدم
اسم
plan, design, layout, project, scheme, lineament
طرح
characteristic, lineament, trait
نشان ویژه
physiognomy, aspect, appearance, features, countenance, lineament
سیما
layout, lineament
طرح بندی
lineament
خطوط چهره
lineament
صفات مشخصه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
lineament
خطواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سیمای (feature) عارضهنگاشتی خطیای با گسترۀ ناحیهای که تصور میشود ساختار پوسته را نمایش میدهد
-
lineament
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط مقدم، طرح، نشان ویژه، سیما، طرح بندی، خطوط چهره، صفات مشخصه
-
واژههای مشابه
-
lineaments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطوط، طرح، نشان ویژه، سیما، طرح بندی، خطوط چهره، صفات مشخصه
-
lineamental
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطی