کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
letted پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
letted
/let/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
letted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجازه داده شد، اجازه دادن، گذاشتن، رها کردن، ول کردن، اجاره دادن، اجاره رفتن، درنگ کردن
-
واژههای مشابه
-
letting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجازه دادن، گذاشتن، رها کردن، ول کردن، اجاره دادن، اجاره رفتن، درنگ کردن
-
lets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجازه می دهد
-
let on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجازه دهید در
-
LET
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجازه دهید، مانع، انسداد، اجاره دهی، اجازه دادن، گذاشتن، رها کردن، ول کردن، اجاره دادن، اجاره رفتن، درنگ کردن
-
let down
رگکردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] احساس سوزش و خارش محسوس در سینهها توأم با حرکت شیر در مجاری شیر
-
let it go
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهایش کن
-
let drive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجازه دهید رانندگی کنم
-
let down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایین بیایید، نومیدی شکست، تحقیر، یاس
-
let off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجازه دهید
-
let loose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجازه دهید سست شود
-
let alone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنها گذاشتن
-
let out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیرون بیایید
-
let go anchor
لنگربهآب!
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان به آب انداختن لنگر