کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
lawfulness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
lawfulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانونی بودن
-
واژههای مشابه
-
lawful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانونی، حلال، مشروع، مجاز، روا، داتایی، بربستی
-
lawed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانونی
-
in-law
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در قانون، خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج، خویشاوند سببی
-
lawing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانونگذاری
-
law
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانون، حقوق، حق، قاعده، قانون مدنی، ضابطه، بربست، داتا، تعقیب کردن، تعقیب قانونی کردن
-
information law
قوانین اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] قوانین و مقررات دولتی ناظر بر اطلاعات و اطلاعرسانی
-
navigation laws
قوانین دریانوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قوانینی که برای سامانمندی یا محدودسازی یا ترغیب و تشویق کشتیرانی و تجارت دریایی تدوین شده است
-
sound law
قانون آوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در زبانشناسی تاریخی و مکتب نودستوریان، هر تغییر واجی یا آوایی استثناناپذیر
-
law of effect
قانون اثر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اصلی که بر مبنای آن رفتاری احتمال رخ دادن رفتاری دیگر را در آینده تعیین میکند
-
Snell's law
قانون اِسنل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قانونی که بنا بر آن، پرتوهای تابش و شکست و خط عمود بر فصل مشترک دو محیط در نقطۀ فرود در یک صفحه قرار دارند؛ این پرتوها در دو طرف خط عمود واقع میشوند و نسبت سینوس زاویۀ تابش به سینوس زاویۀ شکست مقدار ثابتی است متـ . قانون شکست اِسنل Snell's ...
-
Omori’s law
قانون اُموری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] قانونی تجربی که کاهش شمار پسلرزهها در واحد زمان را بهصورت رابطهای توانی نشان میدهد
-
conservation law
قانون پایستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قانونی که به موجب آن کمیتی فیزیکی در جریان تبدیل یا برهمکنش در سامانۀ بسته ثابت میماند
-
tension law
قانون تنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اصلی که به موجب آن هرگونه تغییر یا انحراف در سطح بهینۀ شرایط بیرونی یک اندامگان، مانند دما و فشارِ هوا، به ایجاد تنش منجر میشود