کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
laser-assisted in situ keratomileusis پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
laser-assisted in si...
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
laser-assisted in situ keratomileusis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیزر در محل keratomileusis کمک می کند
-
واژههای مشابه
-
matrix assisted laser desorption
فرهنگ لغات علمی
واتراوش لیزری به کمک ماتریکس
-
matrix assisted laser desorption
فرهنگ لغات علمی
واجذبی لیزری به کمک ماتریس
-
matrix assisted laser desorption
فرهنگ لغات علمی
واجذبی لیزری به کمک ماتریس
-
laser
فرهنگ لغات علمی
لیزر
-
laser
فرهنگ لغات علمی
لیزر
-
laser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیزر، اشعه لایزر
-
matrix- assisted pulse laser evaporation
فرهنگ لغات علمی
لایهنشانی با لیزر به کمک ماتریکس
-
assist
پاسِ گل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] پاسی که همتیمی را در موقعیت گل قرار دهد و به گل منجر شود
-
assisted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک کرد، کمک کردن، یاری کردن، مساعدت کردن، دستیاری کردن، معاونت کردن، شرکت جستن، همدستی و یاری کردن، دستگیری کردن، حضور بهم رساندن، توجه کردن، پیوستن به، حمایت کردن از، پایمردی کردن
-
assistances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک ها، کمک، مساعدت، معاونت، معاضدت، دستیاری، رسیدگی، مدد، همدستی، پایمردی، مراعات
-
assistanted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک کرد
-
assistant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستیار، معاون، کمک، نایب، یاور، معین، بردست، ترقی دهنده، رهبریار، حاضر
-
assistance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معاونت، کمک، مساعدت، معاضدت، دستیاری، رسیدگی، مدد، همدستی، پایمردی، مراعات