کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
larvae پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
larvae
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
larvae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاروها، کرم، کرم حشره، نوزاد حشره، لیسه
-
واژههای مشابه
-
larvas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاروها، کرم، کرم حشره، نوزاد حشره، لیسه
-
جستوجو در متن
-
larvicide
کرمینهکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن کرمینهها (larvae) استفاده میشود
-
royal jelly
شاهانگبین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادۀ بسیار مغذی که زنبور عسل برای تغذیۀ ملکه و لاروها (larvae) تولید میکند و بهعنوان فراوردۀ خوراکی مغذی یا دارو نیز به بازار عرضه میشود
-
royal jelly
غذای ملکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادهای که زنبور کارگر جوانِ 3 تا 12روزه تولید میکند و برای تغذیۀ کرمینههای (larvae) جوان و ملکه استفاده میشود