کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
lariat پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
lariat
/ˈlarēət/
دیکشنری
لاریات
اسم
lasso, snare, tether, noose, lariat, snarl
کمند
lariat, lasso
خام
rope, cord, tow, lasso, loop, lariat
طناب
فعل
lariat
با کمند بستن
lariat
با کمند دستگیر کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
lariat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاریات، کمند، خام، طناب، با کمند بستن، با کمند دستگیر کردن
-
واژههای مشابه
-
lariating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
lariating
-
lariated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
lariated