کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
lacrimator پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
lacrimator
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
lacrimator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکرمیتور، گاز اشک اور، ماده اشک اور
-
واژههای مشابه
-
lacrimals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوسفندان
-
lacrimation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزش، ایجاد اشک
-
lacrimal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاغر، استخوان اشکی چشم، اشکی، اشک اور، کیسه اشک، ویژه اشک
-
lacrimal bone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استخوان لاغر
-
lacrimal duct
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجرای شکمی
-
lacrimal vein
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رگ لاغر شدن
-
lacrimal sac
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیسه لاکتومی
-
lacrimal artery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شریان لوزالمعده
-
lacrimal gland
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غدد لنفاوی
-
tear gas, lacrimator
گاز اشکآور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم نظامی] مادهای که بهطور موقت چشمها را بهشدت ملتهب میکند و باعث ریزش اشک میشود