کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
kitchen cabinet پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
kitchen cabinet
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
kitchen cabinet
حلقۀ خواص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] جمعی کوچک از افراد معمولاً بدون مقام و مسئولیت رسمی، اما نزدیک به رئیسجمهور یا نخستوزیر که در سیاستگذاری و تصمیمگیری نقشی اساسی دارند
-
kitchen cabinet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کابینت آشپزخانه، اشکاف یا گنجه مخصوص ظروف اشپزخانه
-
واژههای مشابه
-
Kitchener
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشپزخانه
-
kitchens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشپزخانه، اشپزخانه، محل خوراک پزی
-
kitchenful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشپزخانه
-
kitchen police
ناظر آشپزخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فردی که در تدارک میوه و سبزیجات و مراعات اصول بهداشتی فعالیت دارد اما وظیفۀ او آشپزی نیست
-
open kitchen
آشپزخانۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] آشپزخانۀ بدون در که فاقد تمام یا قسمتی از دیوار(های) رو به اتاق پذیرایی یا ناهارخوری باشد
-
kitchen midden
تل زبالۀ خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تودهای از دورریزهای آشپزخانهای که در کنار یک خانه یا محوطۀ استقرار شکل میگیرد
-
kitchen island
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جزیره آشپزخانه
-
kitchen table
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میز آشپزخانه
-
kitchen police
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پلیس آشپزخانه
-
Hell's Kitchen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشپزخانه جهنمی
-
kitchen appliance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وسایل اشپزخانه
-
kitchen sink
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سینک آشپزخانه