کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
joint-stock company پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
joint-stock company
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
joint-stock company
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرکت سهامی
-
واژههای مشابه
-
stocks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سهام
-
stock
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجودی، در انبار، سهم، قنداق، سرمایه، موجودی کالا، قنداق تفنگ، تنه، نیا، مواشی، پیوندگیر، کنده، مایه، سهمیه، ته ساقه، دسته ریشه، پایه، یدکی، ذخیره، تخته، انبار کردن، به موجودی افزودن، ذخیره کردن، موجود، اماده، حاضر
-
stocked with
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذخیره شده با
-
stocked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذخیره شده، انبار کردن، به موجودی افزودن، ذخیره کردن
-
stocking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوراب زنانه ساقه بلند
-
stockings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوراب ساق بلند، جوراب زنانه ساقه بلند
-
stock rail joint
درز ریل سوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] درز ریلی که بین سوزن و خط آهن قرار دارد
-
jointing
درزهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چگونگی درزهها یا وجود آنها در یک تودۀ سنگی
-
jointed
درزهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی سنگی که درزههای فراوانی دارد
-
jointing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتصال، خط اتصال
-
joints
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مفاصل، مفصل، درزه، بند، خط اتصال، شریک، لولا، بند گاه، زانویی، پاتوغ، بند بند کردن، کردن
-
joint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مفصل، درزه، بند، خط اتصال، شریک، لولا، بند گاه، زانویی، پاتوغ، بند بند کردن، کردن، مشترک، توام، مشاع، متصل، شرکتی
-
jointed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متصل، بند بند کردن، کردن