کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
join پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
join
/join/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
join
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوستن، ازدواج کردن، متصل کردن، پیوند زدن، گراییدن، متحد کردن، در مجاورت بودن، پا گذاشتن
-
واژههای مشابه
-
joining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوستن، ازدواج کردن، متصل کردن، پیوند زدن، گراییدن، متحد کردن، در مجاورت بودن، پا گذاشتن
-
joins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوستن، ازدواج کردن، متصل کردن، پیوند زدن، گراییدن، متحد کردن، در مجاورت بودن، پا گذاشتن
-
join forces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوستن نیروها
-
join battle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوستن به نبرد
-
shared vision, join vision, common vision
چشمانداز مشترک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] چشماندازی که غالب اعضای جامعه آن را در اندیشه و قلب خود میپرورانند