کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
jockey پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
jockey
/ˈjäkē/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
jockey
چابکسوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] سوارکار حرفهای که در مسابقات اسبدوانی شرکت میکند
-
jockey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جک، چابک سوار، سوار کار، اسب سوار حرفهای، سوارکار اسب دوانی شدن، گول زدن، با حیله فراهم کردن، نیرنگ زدن، اسب دوانی کردن
-
واژههای مشابه
-
jockeys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جک ها، چابک سوار، سوار کار، اسب سوار حرفهای، سوارکار اسب دوانی شدن، گول زدن، با حیله فراهم کردن، نیرنگ زدن، اسب دوانی کردن
-
jockey club
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باشگاه جک، باشگاه سوار کاران
-
disk-jockey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیسک جکی
-
Jockey shorts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلوار جک
-
disc-jockey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیسک جکی