کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
jaundice پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
jaundice
/ˈjôndis/
دیکشنری
زردی
اسم
jaundice, yellow, icterus, autumn
زردی
jaundice, icterus
یرقان
فعل
jaundice
دچار یرقان کردن
jaundice
برشک و حسد در افتادن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
jaundice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زردی، یرقان، دچار یرقان کردن، برشک و حسد در افتادن
-
jaundice
فرهنگ لغات علمی
زردی
-
jaundice
فرهنگ لغات علمی
زردی
-
jaundice
فرهنگ لغات علمی
زردی
-
واژههای مشابه
-
jaundicing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زردی، دچار یرقان کردن، برشک و حسد در افتادن
-
jaundices
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زردی، دچار یرقان کردن، برشک و حسد در افتادن
-
jaundice of the newborn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زردی نوزاد
-
physiological jaundice of the newborn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زردی فیزیولوژیک نوزاد