کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
jagging پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
jagging
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
jagging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، دندانه دار کردن، کنگره دار کردن، چاک زدن، ناهموار بریدن
-
واژههای مشابه
-
jag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم، دندانه، کنگره، نوک، برامدگی تیز، بریدگی، خار، سیخونک، دندانه دار کردن، کنگره دار کردن، چاک زدن، ناهموار بریدن
-
jagged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنجیر، دندانه دار، نا هموار، مضرس
-
jags
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطعات، دندانه، کنگره، نوک، برامدگی تیز، بریدگی، خار، سیخونک، دندانه دار کردن، کنگره دار کردن، چاک زدن، ناهموار بریدن
-
laciniate, jagged
کافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی که حاشیهای بریده و نامنظم با لَپهای باریک داشته باشد
-
food jag
غذافرینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حالتی که در آن فرد غذایی را که پیشتر از آن تنفر داشته است بسیار دوست میدارد یا برعکس