کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
itches پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
itches
دیکشنری
خارش
اسم
itching, pruritus, itch, scabies, prurience, pruriency
خارش
itch, scab, scabies, mange
جرب
itch, itching, prurience, pruriency, restlessness, scabies
خارشک
itch
خراش سوزن
itch, itching, prurigo
خنش
فعل
itch, scratch, tickle
خارش کردن
itch, tickle
خاریدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
itches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش، جرب، خارشک، خراش سوزن، خنش، خارش کردن، خاریدن
-
واژههای مشابه
-
itch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش، جرب، خارشک، خراش سوزن، خنش، خارش کردن، خاریدن
-
itched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش دار، خارش کردن، خاریدن
-
itchings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش
-
itch mite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش مورچه
-
Cuban itch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش کوبا
-
swimmer's itch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش شناگر
-
jock itch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش جک
-
dhobi itch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش دفاعی
-
Cupid's itch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش کوپید
-
Saint Ignatius' itch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش سنت ایگناسیوس