کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
isometric پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
isometric
/ˌīsəˈmetrik/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
isometric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایزومتریک، دارای ذرات ریز متساوی، هم اندازه، دارای یک میزان، هممتر
-
واژههای مشابه
-
isometrics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایزومتریک
-
isometrical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایزومتریک
-
isometrically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایزومتریک
-
isometric 1
هماندازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دارای اندازه یا مقدار یا ابعاد یکسان
-
isometric 3
همطول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دارای طول مشابه
-
isometric system
سامانۀ هماندازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] ← سامانه مکعبی
-
isometric line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط ایزومتریک
-
isometric exercise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورزش ایزومتریک
-
homorhythmic, isometric 2
همریتم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] وابسته به همریتمی
-
جستوجو در متن
-
cubic system
سامانۀ مکعبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] یکی از شش سامانۀ بلوری که با چهار محور تقارن سهتایه (threefold) در قطرهای بلور مشخص میشود متـ . سامانۀ هماندازه isometric system [فیزیک] سامانهای که محورهای خانک واحد آن طول یکسان دارند و دوبهدو بر هم عمودند م...