کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
irritated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
irritated
/ˈiriˌtātid/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
irritated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک شده، عصبانی کردن، خشمگین کردن، سوزش دادن، ازردن، رنجاندن، بر انگیختن
-
واژههای مشابه
-
irritable
تحریکپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی فرد دارای حالت تحریکپذیری
-
irritability
تحریکپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تهییجپذیری غیرعادی و افراطی همراه با ناراحتی زودهنگام و عصبانیت و بیصبری
-
irritator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک کننده
-
irritative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک کننده
-
irritant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک کننده، محرک، ازارنده، برانگیزنده، دلخراش، سوزش اور، خشم اور، بخشم اورنده، سوزش دار
-
irritate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک، عصبانی کردن، خشمگین کردن، سوزش دادن، ازردن، رنجاندن، بر انگیختن
-
irritancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک پذیری
-
irritableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریزگرایی
-
irritating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک کننده، ازار دهنده، رنج اور
-
irritancies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک پذیری
-
irritants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک کننده، محرک، ازارنده
-
irritabilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک پذیری، کج خلقی، زود رنجی
-
irritably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک پذیر