کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
irresponsible پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
irresponsible
/ˌiriˈspänsəbəl/
دیکشنری
بی مسئولیت
صفت
invalid, unreliable, irresponsible, inoperative
نامعتبر
irresponsible, undutiful
وظیفه نشناس
irresponsible, unaccountable
غير مسئول
unaccountable, irresponsible, reckless
عاري از حس مسئوليت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
irresponsible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی مسئولیت، نامعتبر، وظیفه نشناس، غير مسئول، عاري از حس مسئوليت
-
واژههای مشابه
-
irresponsibilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی مسئولیتی
-
irresponsibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی مسئولیتی، وظیفه نشناسی، عدم مسولیت
-
irresponsive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخگو نیست
-
irresponsiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عدم پاسخگویی
-
irresponsibleness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناراحتی