کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
intersectant پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
intersectant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقاطع
-
واژههای مشابه
-
intersection
تقاطع 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] محل برخورد دو یا چند معبر
-
intersects
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقاطع ها، از وسط قطع کردن، تقسیم کردن، تقاطع کردن
-
intersections
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقاطعات، تقاطع، چهار راه
-
intersectional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقاطع
-
intersecting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده، متقاطع
-
intersection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقاطع، چهار راه
-
multileg intersection
چندراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تقاطعی با بیش از چهار بازو
-
signalized intersection
تقاطع زمانبندیشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تقاطعی که عبور وسایل نقلیه از آن بهکمک چراغ راهنمایی نوبتبندی شود
-
critical intersection
تقاطع کلیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تقاطعی در یک سامانۀ هماهنگ چراغ راهنمایی که عملکرد آن در یک بازۀ زمانی مشخص در بالاترین سطح اشباع است
-
master intersection
تقاطع مبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تقاطعی که زمان چراغ آن مرجعی برای تنظیم زمان سایر تقاطعهاست
-
Y intersection
سهراهی جناغی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تقاطع سهراهی که بازوهای آن عمودبرهم نیستند
-
T intersection
سهراهی عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تقاطع سهراهی که یکی از بازوهای آن عمود بر دیگری است
-
intersection exit
خروجی تقاطع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قسمتی از بازوی تقاطع که از آن برای خروج استفاده شود