کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
interpreting پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
interpreting
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
interpreting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر، تفسیر کردن، ترجمه کردن، درک کردن، ترجمه شفاهی کردن، معنی کردن
-
واژههای مشابه
-
interpreter
مفسّر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] برنامهای که گزارههای زبان مبدأ را خطبهخط (یک خط در هر مرحله) ترجمه و اجرا کند
-
interpret
تفسیر کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ترجمه و اجرا کردن خطبهخط (یک خط در هر مرحله) گزارههای زبان منبع
-
interpretational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیری
-
interpretate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر
-
interpret
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر، تفسیر کردن، ترجمه کردن، درک کردن، ترجمه شفاهی کردن، معنی کردن
-
interpretable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تفسیر است
-
interpretably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیری
-
interpretative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیری، شرحی، ترجمهای
-
interpreted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر شده، تفسیر کردن، ترجمه کردن، درک کردن، ترجمه شفاهی کردن، معنی کردن
-
interpretively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیری
-
interpretability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیرپذیری
-
interpreter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترجم، ترجمان، مترجم شفاهی
-
interprets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر می کند، تفسیر کردن، ترجمه کردن، درک کردن، ترجمه شفاهی کردن، معنی کردن