کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
intercalate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
intercalate
/inˈtərkəˌlāt/
دیکشنری
درگیر شدن
فعل
accommodate, incorporate, house, embed, infix, intercalate
جا دادن
intercalate, write in
درج کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
intercalate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درگیر شدن، جا دادن، درج کردن
-
واژههای مشابه
-
intercalates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
intercalates، جا دادن، درج کردن
-
intercale
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقطع زمانی
-
intercalations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
intercalations
-
intercalating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقویت کننده، جا دادن، درج کردن
-
intercalation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تداخل
-
intercalated disc
صفحۀ درهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] محل اتصال بینیاختهای در یاختههای ماهیچهای قلب که انتقال پیام را تسریع میکند