کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
intake پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
intake
/ˈinˌtāk/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
intake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصرف، تنفس، نیروی جذب شده، خورد، مدخل ابگیری، جای ابگیری، نیروی بکار رفته، مک، حقه، فرا گرفتگی، مقدار جذب چیزی به درون، مکیدن
-
واژههای مشابه
-
intaker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیرنده
-
intakes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصرفی، تنفس، نیروی جذب شده، خورد، مدخل ابگیری، جای ابگیری، نیروی بکار رفته، مک، حقه، فرا گرفتگی، مقدار جذب چیزی به درون، مکیدن
-
intake camshaft, intake cam
میلبادامک هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] میلبادامکی که در موتورهای دومیلبادامکبالا (DOHC) ، سوپاپهای هوا را باز و بسته میکند
-
intake charge
مخلوط سوخت و هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سوخت و هوایی که بهصورت مخلوط به داخل موتور جریان مییابند
-
rapid intake
جذب سریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] تشکیل اولین جلسۀ مشاوره ظرف 48 ساعت پس از اعلام آمادگی مُراجع برای شروع درمان
-
intake timing
زمان تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] مدتزمان باز ماندن دریچۀ هوا در موتورهای دوزمانه
-
food intake
دریافت غذا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار غذای مصرفی در مدتزمان معین، معمولاً یک شبانهروز
-
adequate intake
دریافت کافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار متوسط دریافت مواد مغذیای که براساس شواهد یا آزمایشها مصرف آنها در طول روز توصیه میشود اختـ . دَرک AI 1
-
intake tract
راهک هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از شاخههای چندراهۀ هوا که به دریچۀ هوا ختم میشود
-
air-intake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصرف هوا
-
intake manifold
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منیفولد مصرف
-
intake air temperature sensor, intake temperature sensor
حسگر دمای هوای ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] حسگری در مسیر هوای ورودی به موتور که نوسانات دمایی را تبدیل به نشانک الکتریکی میکند
-
intake pipe, induction pipe
لولۀ هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] لولهای که جریان هوای ورودی به موتور را از صافی هوا به چندراهۀ هوا هدایت میکند