کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
insults پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
insults
دیکشنری
توهین
اسم
insult, offense, abuse, libel, disparagement, flout
توهین
curse, insult, abuse, blame, reproach, reproof
سب
ignominy, abasement, poverty, insult, abjection, abuse
خواری
bleeding, bloodshed, hemorrhage, haemorrhage, carnage, bloodbath
خون ریزی
فعل
insult, abuse
توهین کردن به
dishonor, insult, wrong, dishonour
بی احترامی کردن به
humiliate, debase, disgrace, blemish, reproach, affront
خوار کردن
cuss, swear, curse, abuse, insult
فحش دادن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
insults
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توهین، سب، خواری، خون ریزی، توهین کردن به، بی احترامی کردن به، خوار کردن، فحش دادن
-
واژههای مشابه
-
insulting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توهین، توهین کردن به، بی احترامی کردن به، خوار کردن، فحش دادن
-
insultation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عصبانیت
-
insultant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توهین آمیز
-
insultment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توهین
-
insultable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
insultable
-
insulter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت دار