کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
insertions پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
insertions
/inˈsərSHən/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
insertions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درج، الحاق، جوف گذاری، درج تصادفی
-
واژههای مشابه
-
insertion
درنهش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ورود یک توالی جدید به دِنا متـ . درج
-
insertable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل جابجایی
-
inserts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درج، الحاق کردن، داخل کردن، در میان گذاشتن، در جوف چیزی گذاردن، جا دادن
-
inserted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وارد شده، مندرج
-
insertional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جزییات
-
inserting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرار دادن، الحاق کردن، داخل کردن، در میان گذاشتن، در جوف چیزی گذاردن، جا دادن
-
insert
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرار دادن، الحاق کردن، داخل کردن، در میان گذاشتن، در جوف چیزی گذاردن، جا دادن
-
insertive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورودی
-
inserters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرار دادن
-
insert key, insert 1
کلید درج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که با فشار دادن آن میتوان نویسههایی را بین نویسههای موجود وارد کرد متـ . درج
-
insert shot, insert 2
میاننما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی نمای جزئیات که در مرحلۀ تدوین در میان رویداد اصلی گنجانده میشود
-
bumper insert
لاستیک محافظ سپر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار] نوار لاستیکی یا پلاستیکی که برای جلوگیری از خراشیدگی سپر بر روی آن نصب میشود
-
insertion reaction
واکنش جایگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی واکنش که در آن مولکول واردشونده در میان اتمهایی که پیشتر به یکدیگر پیوند خوردهاند، قرار میگیرد