کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
input routine پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
input routine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورودی روال
-
واژههای مشابه
-
inputted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وارد شده
-
inputs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورودی ها، خرج، درون گذاشت، پول بمیان نهاده، نیروی مصرف شده
-
input resistance
واژهنامه آزاد
اَندَرویسِگی، ویسِگیِ دَرآی. (زبانزدِ دانشی).
-
input device, input 2
ورودی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی سختافزاری از سامانه رایانه که برای ورود دادهها به سامانه طراحی میشود
-
input 1
درونداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] انتقال دادهها به حافظۀ سامانۀ رایانهای برای پردازش یا دستیابی بعدی
-
input impedance
رهبندی ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی دو سر پایانۀ ورودی شبکهای چهارپایانهای هنگامی که پایانههای خروجی آن اتصالکوتاه هستند
-
input admittance
رهدهی ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهدهی دو سر پایانۀ ورودی شبکهای چهارپایانهای در هنگامی که پایانههای خروجی آن اتصالکوتاه هستند
-
input device
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگاه ورودی
-
input file
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فایل ورودی
-
input data
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داده های ورودی
-
analog input graound
فرهنگ لغات علمی
ورودی زمین آنالوگ
-
differential-input impedance
رهبندی ورودی تفاضلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی بین دو پایانۀ ورودی وارونساز و مستقیمساز در یک تقویتکنندۀ تفاضلی (differential amplifier)
-
network input impedance
رهبندی ورودی شبکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی بین پایانههای ورودی یک شبکه در شرایط معین