کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
inhabitancy پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
inhabitancy
/inˈhabitn-sē/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
inhabitancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسکن، اقامت، سکنی، اشغال، تصرف، حق سکنی، زیست
-
واژههای مشابه
-
inhabiting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکنان، مقیم
-
inhabitable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکنان، قابل سکنی
-
inhabitativeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکن بودن
-
inhabitative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکنان
-
inhabitiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشارکت
-
inhabitancies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکنان، اقامت، سکنی، اشغال، تصرف، حق سکنی، زیست
-
inhabitate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکن
-
inhabitant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکن، اهل، زیست کننده در
-
inhabit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکن، ساکن شدن، سکنی گرفتن در، منزل کردن، مسکن گزیدن، بودباش گزیدن در، اباد کردن
-
inhabitance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محل سکونت
-
inhabited
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکنان، ساکن شدن، سکنی گرفتن در، منزل کردن، مسکن گزیدن، بودباش گزیدن در، اباد کردن
-
inhabitants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکنان، ساکن، اهل، زیست کننده در
-
inhabiter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکن