کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
inflation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
inflation
/inˈflāSHən/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
inflation
تورم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] افزایش نسبتاً طولانیمدت سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک دورۀ زمانی
-
inflation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم، پف
-
واژههای مشابه
-
inflators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بادکنک ها
-
inflaters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم
-
inflate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم، باد کردن، پر از باد کردن، متورم شدن، پف کردن
-
inflatable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم، قابل تورم یا باد کردن
-
inflator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بادکنک
-
inflater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم
-
inflates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باد می شود، باد کردن، پر از باد کردن، متورم شدن، پف کردن
-
inflations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم، پف
-
inflating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم، باد کردن، پر از باد کردن، متورم شدن، پف کردن
-
cost-push inflation,cost inflation
تورم فشار هزینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] افزایش پایدار سطح عمومی قیمتها بهدلیل انتقال افزایش هزینههای تولید به مصرفکنندگان کالا و خدمات
-
galloping inflation
تورم تازنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] تورمی که در مدتزمان بسیار کوتاه با نرخ بسیار بالا رشد میکند
-
creeping inflation
تورم خزنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] افزایش ملایم اما مستمر نرخ تورم