کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
infamy پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
infamy
/ˈinfəmē/
دیکشنری
بدبختی
اسم
scandal, debacle, infamy, disgrace, ignominy
افتضاح
ignominy, scandal, disgrace, infamy, notoriety, reproach
رسوایی
shame, dishonor, infamy, reproach, scandal, stain
ننگ
pettiness, artfulness, baseness, craftiness, cunning, infamy
خاتوله
ill fame, infamy
سابقهبد
notoriety, blot, calumny, depravation, discredit, infamy
بد نامی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
infamy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدبختی، افتضاح، رسوایی، ننگ، خاتوله، سابقهبد، بد نامی
-
واژههای مشابه
-
infamies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
infamies، افتضاح، رسوایی، ننگ، خاتوله، سابقهبد، بد نامی