کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
inactivity پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
inactivity
/inakˈtiviti/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
inactivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عدم فعالیت، سکون، رکود، سستی
-
واژههای مشابه
-
inaction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی عملی، تنبلی، رکود، ناکنش، بی حرکتی، بی اثری، بی حالی، بیهودگی، بی کاری
-
inact
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر فعال
-
inactive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر فعال، بدون فعالیت، بی اثر، تنبل، کساد، ناکنش ور، بی کاره، سست، بی حال، بی جنبش
-
inactions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خوابی، تنبلی، رکود، ناکنش، بی حرکتی، بی اثری، بی حالی، بیهودگی، بی کاری
-
inactiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر فعال بودن
-
inactivities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر فعال بودن، عدم فعالیت، سکون، رکود، سستی
-
reactive current, idle current, inactive current, wattless current, quadrature current
جریان ناکنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مؤلفهای از جریان متناوب که عمود بر بُردار ولتاژ است و سهمی در توان الکتریکی ندارد، ولی باعث افزایش اتلاف میشود متـ . جریان غیرفعال
-
endocrine-inactive adenoma, nonfunctional adenoma, nonfunctioning adenoma, nonsecreting adenoma, nonsecretory adenoma
تودغدۀ درونریزـ غیرفعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودغدهای در غدۀ زیرمغزی که هیچ هورمونی را بیش از مقدار طبیعی ترشح نمیکند