کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
imaging system پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
imaging system
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
imaging system
فرهنگ لغات علمی
دستگاه تصویرساز
-
واژههای مشابه
-
image
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویر، تصور، شکل، تمثال، منظر، شمایل، مجسم کردن، خوب شرح دادن، مجسمساختن
-
imager
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویرگر
-
imaged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویربرداری، مجسم کردن، خوب شرح دادن، مجسمساختن
-
imagism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصورات، مکتب شعر جدید، مکتب تخیل
-
imageable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویرگر
-
images
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصاویر
-
biological imaging
فرهنگ لغات علمی
تصویربرداری زیستی
-
imaging sensitivity
فرهنگ لغات علمی
حساسیت تصویربرداری
-
image ratioing, image division
نسبتگیری تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] روشی در فنون پردازش تصویر برای افزایش تباین میان عوارض تصویر که در آن مقادیر عناصر در یک تصویر بر مقادیر متناظرِ آن در تصویر دوم تقسیم میشود
-
density of image, image density
چگالی تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] میزان کدری یا تاریکی در شفافیت یک تصویر مثبت یا منفی
-
electric image, image 2
تصویر الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] همتای فرضی هر جسم واقعی در الکتریسیته
-
stereoscopic image, stereo image
تصویر برجستهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تصویری که بیننده در هنگام مشاهده آن را سهبعدی احساس میکند
-
transcriptome imaging, transcript imaging
تصویربرداری رونوشتگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] مصور کردن کل رونوشتهای یاخته، در زمان معین