کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
iced پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
iced
/īst/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
iced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یخ زده، منجمد کردن، یخ بستن، منجمد شدن، شکر پوش کردن
-
واژههای مشابه
-
ice
یخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شکل جامد و بلوری آب در جَوّ بهصورت بلورهای برف و تگرگ و گویچهیخ
-
icings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
icings، شکر و تخم مرغ روی شیرینی
-
ic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدار مجتمع
-
icing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن، شکر و تخم مرغ روی شیرینی
-
ice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یخ، خونسردی و بی اعتنایی، منجمد کردن، یخ بستن، منجمد شدن، شکر پوش کردن
-
anchor ice, bottom ice
لنگریخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخ چسبیده به بستر رودخانهها و دریاچهها و دریاهای کمعمق، صرفنظر از ماهیت شکلگیری آن
-
firn ice, iced firn
یخبرف منجمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مخلوطی از یخ و یخبرف
-
pack ice, ice pack
یختود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تمام دریایخ، بهجز یخ بسته، که ممکن است بهطور قابل ملاحظهای جابهجا و دچار دگرشکلی شود
-
iced tea, ice tea
یخچای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوشیدنی چای سرد
-
subterranean ice,underground ice
یخ زیر زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← زمینیخ
-
glaze ice, clear ice
یخ شفاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پوششی از یخ معمولاً شفاف و هموار
-
iced coffee, ice coffee
یخقهوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوشیدنی قهوۀ سرد
-
ice bay, ice bight
خلیج یخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تورفتگی خلیجگونه در لبۀ تختهیخ (ice floe) یا رَفیخ بزرگ