کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hydrator پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
hydrator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آبرسانی
-
واژههای مشابه
-
hydrates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیدرات ها، هیدرات، جسم مرکب ابدار
-
hydrated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیدراته شده
-
hydration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیدراتاسیون
-
lime hydrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیدرات آهک
-
calcium hydrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیدرات کلسیم
-
water of hydration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آب هیدراتاسیون
-
hydrated lime
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهک هیدراته
-
chloral hydrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلرال هیدرات
-
hydration 1
آبپوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پوشاندن یونهای موجود در یک محلول بهوسیلۀ مولکولهای آب
-
hydrated 1
آبپوشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی یونی که شمار معینی مولکول آب در فضـای همآرایی (coordination surrounding) خود داشته باشد
-
hydrated 2
آبدار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی ترکیبی که دارای یک یا چند مولکول آب باشد
-
hydration 2
آبدار کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وارد کردن مولکولهای آب در یک ترکیب جامد که بهصورت مجتمع در کنار آن ترکیب قرار میگیرد
-
hydration 3
آبدهی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وارد کردن مولکول آب در یک مولکول دیگر برای تشکیل مولکولی با ساختار جدید